براهین استقرایی تنها تا اندازه ایی از نتایج خود پشتیبانی میکنند؛ به عبارتی مقدمات نتیجه را ضروری نمیسازند. رسم این است که مطالعه منطق استقرایی را منحصر و محدود بدانند یا به براهین تمثیلی و یا به روشهای دیگر دستیابی به تعمیم بر اساس شمار معدودی از مشاهدات. نمونه نوعی برهان تمثیلی، با این مقدمه که دو چیز با نظر به برخی ویژهگیها با یکدیگر شباهت دارند، نتیجه میگیرد که آن دو چیز در سایرویژهگیها نیز به هم شبیهاند. قوت اینگونه براهین بستگی دارد به اینکه ویژهگیهای مذکور تا چه حد به یکدیگر مرتبط و وابسته باشند.
فیلسوفان مدرنی همچون فرانیس بیکن (Francis bacon) در اوایل قرن هفده و ویلیام وول (William Whewell) و جان استوارت میل (John Stuart Mill) در قرن نوزده روشهای مناسب تعمیمهای استقرایی را مورد مطالعه قرار دادهاند. یک تعمیم استقرایی مناسب و به جا ایجاب میکند که موارد مشاهده شدهایی که در مقدمات بدانها استناد میشود در نتیجه اعمال روشی دقیق، با بررسی مقتضیات و مشاهدات متنوع و گوناگون، و با نظری اکید به موارد استثناء، و کوشش برای عیان ساختن روابط و پیوستگیهای بین پدیدههای مختلف بدست آمده باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفا نظر بدهید و آزادانه انتقاد کنید.